هیوا جانهیوا جان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

هـیـــوا , فرشته ی آسمونی ِ ما

10 ماهه شدنِ شیطون بلا

ملوسک مامان ببخش که با تاخیر اومدم برای تموم شدن 10 ماهگیت بنویسم، روز ماهگردت سیزده بدر بود و نتونستم برات کیک بگیرم و عقب افتاد تا آخرش تصمیم گرفتم این ماه خوم برای دختر نازم کیک بپزم ، کلی براش زحمت کشیدم اما آخرش چیزی نشد که میخواستم اما اشکالی نداره مهم عکسای یادگاریه عزیزِ دلمه 10 ماهگیت مبارک نفسم که روز به روز بیشتر به نفسهات و به بودنت وابسته میشم   نانازم کجا میخوای بری؟     فدای این نگاهی که به مامان میکنی میشم دیگه     خوب حالا بریم سراغ جریاناتی که ما بین دوتا مطلب اتفاق افتاده گلککم بلاخره بعد از کلی که دل مامان رو آب کردی روز 9 فروردین چهار دستوپا رفتنو شروع کردی ، که اونم...
23 فروردين 1393

اولین عیدت مبارک هیوای مامان

خوشگلم نفسم عسلم اولین عیدی هست که شما همه زندگیمون کنارمونی و برامون قشنگ ترینِ  ، انشالله که همیشه سلامت باشی گلِ مامان   هیوا جونم پای سفره هفت سینمون اونم با کلی دردسر ، میدونین که دخملی دیگه به سختی پای عکس انداختن میشینه            هیوایی خیلی با کفش پوشیدن میونه ای نداره، میخواد از پا درش بیاره   عزیزم چه فیگور حرفه ای گرفته    عزیزکم سوار ماشینش خونه مامان جون ، بازم یه سیم و کابلی پیدا کرده برای کشیدن و گازگازی کردن اینقده خوب سواری میکنه تازگیا، دنده عقب رفتنش که دیگه دیدنیه حسابی ، یه دستشو یه وری میزاره روی پشتیِ صن...
3 فروردين 1393
1